لیاقت می خواهد...

بودن در شعرهایی که با تمام عــ ـ  ــ ـ ــشــق،،نــ ـ ـبودنت را اشــ ــ ـ کـ ــ ـ  میریزد!

تعجب نکن.!.!.!.

دربی لیاقتی تو شکی نیست!!!

این جا...دلیل بودنت میان بغض هایم،،،فریب خودم است!

نه لیاقت تــ ـ ـ ـ و...

.

.

.

فـــــــــــرهنـــــــــگ لـــــــــغـتهــا

نـیــــــــــــاز بــــــــه ویــــــــــــرایـــــــش دارنــــــــــد

بـــــــــرای مــــــــــعنی دلـتـــــــــــنـگی

احتــــــــیـاج بــه ایــنـــــــــهــمـه کـلــــــــــمه نـــــــــــیـســت,

دلتنـــــــــــگی یــــــــــــعنـــی

تــــــــــــــو

.

.

.

می نویسم

" دوستت دارم "

نگو تکراریست!

شاید روزی برسد که نباشم تکرارش کنم ..

خدایا...

     این دلتنگی های ما را هیچ بارانی آرام نمیکند

فکری کن

    اشک ما طعنه میزند به باران رحمتت!!!

عادت مي كنیم

به داشتن چيزي و سپس نداشتنش

به بودن كسي و سپس به نبودنش

تنها عادت مي كنیم....

اما فراموش نه

میدونی بن بست زندگی کجاست؟؟؟

جایی که...

نه حق خواستن داری 

نه توانایی فراموش کردن...

كنار تو در باران قدم می زنم


  "چتــــر" برای چه؟!


خیـــــال كه خیس نمی شود

باران بیاید یا نیاید ،

تو باشی یا نباشی ،

خاطرت باشد یا نباشد ،

من خیس از یاد تواَم !

.

.

گـــ ــاهــــی

.

.

دلم بــرای زمـــ ـانی

.

.

کــه نمیشناختمت تنـــگ می شود

.

.

 فـکر نـکن که فـرامـوشت کـرده ام...

يـا ديـگر دوسـتت نـدارم !

نــه !

مـن فـقط فهـميـدم :

وقـتي دلـت بـا مـن نـيست ؛

بودنـت مشـکلي را حـل نـميکـند ،

تـنها دلـتـنـگترم مـيکـند .

 درد يعني اينکه

بعد از چنروز بي محلياش...

گوشي خاموش کردناي بي دليلش...

خودشو نشون ندادن...

ديگه با خودت تصميم ميگيري که

بهش فکر نکني اگه باز اومد پيشت حتي نگاهشم نکني

جوابشو ندي

اما...

امون از اون لحظه اي که چشماشو ميبيني

يا يه لحظه صداشو ميشنوي...

دلت ميريزه

و باز ميشي همون عاشق هميشگي...

 میترسم از اینکه

یه روزی یه جایی،من

خیلی دور از تو،

شب و روز در آغوش یک غریبه

بیقرارت باشم

و بعد از هربار هم آغوشی به یاد آغوشت

بی صدا گریه کنم

 بس كن ساعت...

ديگر خسته شدم...

آره من كم آوردم...

خودم ميدونم كه نيست...

آنقدر باصدايت نبودنش را به زخم نزن

 نفس میکشم....

تا بجای مرده ها

خاکم نکنند!!

اینگونه هست حال من

چیزی نپرس...............!

 ﻋﺸــــــﻖ ...

ﻧــــﻪ ﭘــــﻮﻝ ﻣﯿﺨــــﻮﺍد ...

ﻧــــﻪ زیبایــــی ...

و ﻧــــﻪ هیــــچ چیــــز دیگـــــه ....

ﻓﻘـــــــــــﻂ " ﺩﻭ ﺗــــﺎ ﺁﺩﻡ " ﻣﯿﺨــــــــﻮﺍﺩ ...

ﺗﺎﮐــــــــﯿﺪ ﻣﯿﮑﻨــــﻢ : ﺁﺩﺩﺩددﺩﺩﻡ ...!

 این روزا هر زوج جوونی رو که میبینم دستشون تو دست همه 

یاد خودمون میفتم که میتونسیم من و تو ، ما بشیم 

اما....

افسوس...

 حالم را پرسیدند،گفتم رو به راهم!!!ا

ما افسوس کسی نپرسید رو به کدامین راهم!!!

 باورت بشود یا نه ... !؟

روزی می رسد ؛

که دلت برای هیچ کس ،

به اندازه من تنگ نخواهد شد !

برای نگاه کردنم

خندیدنم

اذیت کردنم ....

برای تمام لحظاتى که در کنارم داشتی !

روزی خواهد رسید که در حسرت تکرار دوباره من خواهی بود ....

 امروز معلم عشق گفت:

دو خط موازی هرگز به هم نمی رسند!

مگر اینکه یکی از آن ها خودش را بشکند

گفتم:من خودم را شکستم پس به او نرسیدم؟

لبخند تلخی زد و گفت:

شاید او هم به سمت دیگری شکسته باشد...

 تا کی عاشق باشم و از عشقم دور؟

تا کی اسیر تنهایی هایم باشم و از یارم دور؟

تا کی باید بخاطر دوری تو اشک بریزم و حسرت ان دست های گرمت را بکشم؟

تا کی باید به خدای خود التماس کنم تا تو را به من برساند؟

نزدیک و نزدیک تر کند تا بتوانم تو را در آغوش بگیرم.

تا کی باید صدای غم انگیز مرغ عشقم را بشنوم؟

 کسی که در حرف هایش زیاد می گوید:

بیخیال

خودش از بقیه بیشتر فکر و خیال داره

ولی دیگه بریده و حوصله بحث و صحبت کردن رو نداره...

 باور کن خیلی حرف است

وفادار دست هایی باشی

که یکبار هم لمسشان نکرده ای...

 کاش می فهمیدی

برای این که تنهایم ،

تو را نمی خواهم،

 برعکس برای این که میخواهمت

 تنهایم .

 مرا به ذهنت نه…. به دلت بسپار….



من ازگم شدن درجاهای شلوغ



…میترسم …